استاد حجه الاسلام والمسلمین روح از علماء به نام مشهد و مرجع علمی ، فکری و سیاسی بسیاری از طلاب و دانشجویان این شهر می باشند. متن زیر پاسخ های ایشان به سوالات جمعی از طلاب و دانشجویان حاضر در جلسه سخنرانی جمعه گذشته ایشان است که پس از مناظره 13 خرداد و بروز شبهاتی در مورد معرفی مفسدین ایراد گردید. متن کامل سخنان ایشان در آینده منتشر خواهد شد.

تاریخ انتشار: دوشنبه 18 خرداد 1388

حجه السلام روح: درست است که این آقایون منسوبین رهبری هستند و با یک یا چند واسطه به ایشان می رسند اما این تازگی ندارد. اگر به نهج البلاغه مراجعه کنید خواهید دید منسوبین امام دزد از کار در آمده اند.ما در حکومت امام علی (ع) کسی را می بینیم فاسد، حضرت هم ایشان را نصب می کند و امضا می کند و تا آخری هم که ایشان هستند او را برنمی دارد.

استاد حجه الاسلام والمسلمین روح از علماء به نام مشهد و مرجع علمی ، فکری و سیاسی بسیاری از طلاب و دانشجویان این شهر می باشند. متن زیر پاسخ های ایشان به سوالات جمعی از طلاب و دانشجویان حاضر در جلسه سخنرانی جمعه گذشته ایشان است که پس از مناظره 13 خرداد و بروز شبهاتی در مورد معرفی مفسدین ایراد گردید. متن کامل سخنان ایشان در آینده منتشر خواهد شد.

سوال: آیا اساسا افشای نام مفسدین از لحاظ اخلاقی صحیح است؟

چواب: بله. امیر المومنین در خطبه 148 نسبت به طلحه و زبیر و در خطبه 26 نسبت به عمر و عاص و در خطبه 19 نسبت به اشعث افشاگری می کنند که اگر ما بودیم می گفتیم: آقا شما نباید راجع به کسی که حضور ندارد حرف بزنید، یک شخصیتی که همه هم می شناسندش .

حضرت امیر در خطبه 169 در اینکه همه دشمنان دست به دست هم دادند با اینکه تماسی با هم نداشتند (قریش، طلحه و زبیر، معاویه، همسر پیامبر) فرمودند: اینها برای این با هم جمع شده اند تا کار را به حالت قبلی برگردانند.

خطبه 217: خدایا من از تو کمک می خواهم که من را بر قریش کمک کنی و بر کمک کنندگان به قریش. اینها اجماع کرده اند برای دشمنی با من، اینها همه یک طرفند و من یک طرف.

از آخرین حرکت هایی که اینها متوسل شده اند، توسل به اخلاق است. به امیرالمومنین گفتند: تو خیلی حریص هستی که رییس شوی. امیرالمؤمنین گفت: حرص شما برای این کار به مراتب بیشتر است.

سوال: افشاگری امام علی مستند به علم ایشان است و دلیلی برای افشاگری رییس جمهور نمی شود؟

جواب: این حرف که افعال امام علی (ع) مستند به علم حضرت است یعنی فعل امام دیگر برای من (ما که علم امام را نداریم) حجیت ندارد، دیگر الگویی برای ما نخواهند بود. ضمن اینکه حضرت در موارد متعددی در نهج البلاغه می فرمایند: عیون (جاسوسین و مخبرین) من برای من خبر آورده اند (حکم خود را مستند به خبر جاسوسین می کنند) و حتی به مالک اشتر دستور می دهند: بفرست در داخل ایشان عیونی را. ایشان نمی فرمایند ملایکه برای من خبر آورده اند.

ضمن اینکه ما اصلا احمدی نژاد را با حضرت امیر(ع) مقایسه نمی کنیم. ما حرفمان این است که شاگردی از شاگردان علی مرتضی وسط آمده است.

سوال: افشاشدگان، منسوبین رهبری اند؟

جواب: درست است که این آقایون منسوبین رهبری هستند و با یک یا چند واسطه به ایشان می رسند اما این تازگی ندارد. اگر به نهج البلاغه مراجعه کنید خواهید دید منسوبین امام دزد از کار در آمده اند.ما در حکومت امام علی (ع) کسی را می بینیم فاسد، حضرت هم ایشان را نصب می کند و امضا می کند و تا آخری هم که ایشان هستند او را برنمی دارد. شریح قاضی از کسانی است که قاضی القضاتی او را حضرت امضا می کند و آن نامه شدیداللحن را در مورد او دارد. می فرماید: آن خانه ای را که درست کردی اگر از بیت المال است که کذا و اگر از مال شخصی ات است که کذا .... اگر من بودم قواله ای می نوشتم که دیگر پایت را در آن خانه نگذاری.

این آقایان تعبیری را آوردند خودشان جا انداختند به نام ارکان نظام. ارکان نظامچه کسانی هستند؟ هر جا می رسند و گیر می کنند می گویند ارکان نظام. بعد ذره ذره که جلوتر رفتیم دیدیم خود این آقا ارکان نظام است. پسر اله اش رکن رکن نظام است.

من تصورم این است که آقای احمدی نژاد انقلاب را وارد جراحی بزرگی کرد. حضرت امام در آخرین لحظات جراحی انقلاب فرمودند: تاریخ اسلام پر است از خیانت کسانی که به حسب ظاهر داخل در اسلامند.خدا کند مریض، دست مریضی کند و به پزشک کمک کند و لو اینکه برای مریض سخت است. پزشک حرفش این است که هر چه تا حالا خوردی دیگر نخور.

من گمان می کنم کلیدی که آقای احمدی نژاد زد، بت بزرگی را شکست به فضل الهی.

سوال: اگر افشای این آقایان وظیفه بوده است، چرا رهبری این وظیفه را انجام ندادند؟

جواب: ما دو نوع وظیفه داریم: یک وظیفه، وظیفه من است و یک وظیفه، وظیفه دیگری. یک وظیفه، وظیفه امام است و وظیفه دیگری وظیفه ماموم. زمانی که ابوذر با عثمان اوقات تلخی می کرد حضرت امیر (ع) هم همان کار را می کرد؟ خیر. وظیفه ماموم را از امام نخواهید.ما که ماموم هستیم نمی دانیم چه معذوریت هایی در کار است، اما وظیفه ما چیز دیگر است.

سوال: آیا ممکن است وظیفه امام و ماموم متضاد باشد؟

جواب: بله. گاهی وظیفه امام بیرون رفتن است ولی وظیفه ماموم ماندن است، چنانچه وظیفه موسای کلیم بیرون رفتن بود و وظیفه مامومین ماندن. گاهی وظیفه امام سکوت است و وظیفه ماموم فریاد و اعتراض، چنانچه حضرت زهرا (س) سخنرانی و اعتراض می کنند ولی حضرت امیر (ع) سکوت می کنند.( با توجه به اینکه امام علی (ع) امام صدیقه اطهر بوده اند.)

سوال: افرادی که نام آنها آورده شده است، افراد خوش نام نظام هستند. این برخورد صحیح بود؟

جواب: حضرت امام در وصیت نامه شان می فرمایند: میزان در هر فردی حالت الآن خودش است. ما وقتی به تاریخ جنگ جمل نگاه می کنیم می بینیم حضرت امیر (ع) می فرمایند: « زبیر (که در جنگ جمل مقابل حضرت ایستاده است.) همیشه از ما اهل بیت بوده است. » زبیری که یکی از شش نفری است که بر بدن حضرت زهرا(س) نماز خوانده است.

در نهج البلاغه آمده است فردی نزد امام علی (ع) آمد و گفت: عجب زمان سختی شده است، شما یک طرف جنگ و طرف دیگر عایشه ام المومنین است، من کدام طرف را بگیرم؟ حضرت در جواب فرمودند سخت سرت کلا رفته است، «إعرف الحق تعرف أهله » اشخاص را با حق بسنج نه حق را با اشخاص.

شهید بهشتی می فرمود: انسان در حال شدن است نه بودن.